مفهوم ورویکردهاوروش های آموزش مفاهیم
مفهوم ، دسته بندی تجربیات وداده های سازمان دهی شده ومنظم است و ساختن یک شبکه بزرگ تر،ازروابط منطقی بدست آمده ازآن دسته جات وگروهها .
فهم مفهوم نیاز به سطحی ازتفکرانتقادی دارد، به گونه ای که واژه ها ،گفتاریاایده ها رابرپایه ملاک های ویژه ای به هم پیوند دهد . اشیاء و رویدادها برپایه ویژگی های بنیادی یا تحلیلی وعقلانی به دستجات وگروه هایی دسته بندی خواهدشد . ویژگی های دریافت شده باروش تحلیلی ونقاد ، باید بایک توالی؛رابطه یا نمونه ی ویژه ای نشان داده شودتا بتوانددر آن گروه جا گیرد . گونه ای ازچینش منظم ویژگی های یک مفهوم به عنوان تعریف یا قاعده دسته بندی یک دسته یا گروه شناخته می شود .
الگوی دریافت مفهوم ،گونه ای ازراهبردآموزشی غیرمستقیم است که ازفرایند جستجوگری وکاوش بهره می برد . این الگو را "جروم برونر"پایه گذاری نموده است.
دراین الگوفرایندهایی انجام می شود که برپایه ویژگی های همانند میان مثال هاونمونه های گوناگون؛نمونه های درست ونادرست یک دسته شناسایی ونمونه های دارای ویژگی های همسان؛دریک گروه جایگزین می شودومثال ها ونمونه های دیگری که ازاین ویژگی هابرخوردارنیستندکنارگذاشته شده یا دردسته های دیگری جای می گیرند .
برپایه این الگو،یادگیرنده ویژگی های یک گروه یا دسته را ازآن بیرون می کشد وبرای این کارنیازبه بررسی نمونه های گوناگون درست(مثبت) ونادرست (منفی) از آن دسته ها و مقابله ومقایسه میان آن هادارد . بدین سان یادگیرنده خواهدتوانست آن مثال ها ونمونه هارادست کم به دوگروه دسته بندی نماید.
الگوی دریافت مفهوم برپایه ی روشن وشفاف کردن ایده هاوشناساندن جنبه های گوناگون محتواومطالب پایه گذاری شده است و یادگیرندگان را درگیر پروراندن وساختن مفهوم می نماید. این الگو ازآن جا که همه توان تفکر واندیشه یادگیرنده رادر سراسر فرایند یادگیری درگیر می کند ، برای آموزش و کلاس درس بسیار مناسب است . برپایه درگیری و چالش یادگیرنده درسراسر فرایند یادگیری دراین الگو ، او به مهارت در شناخت وابستگی میان نمونه ها ، تحلیل وتفسیر اندیشمندانه و دفاع از اندیشه ها وایده هایش دست خواهدیافت .دریافت شخصی وفعال مفهوم ، می تواند تا اندازه زیادی در همه مفاهیم وآموختنی ها به کاربرده شود .
یادگیری بر پایه این الگو به یادگیرندگان کمک می کندتا :
1- میان آن چه می دانند وآن چه نمی دانند پیوندبزنند.
2- یک مفهوم راازدیدگاه های گوناگون بیازمایند .(پذیرش ودریافت یک مفهوم یاایده ؛ به سربلند بیرون آمدن آن از آزمون های جامع بستگی دارد وبی چون وچرا نیست .)
3- بابررسی ودسته بندی شمار بیشتر و بیشتری از نمونه های یک مفهوم یا ایده ، دانش خویش را چه از دید طولی(دریافت اطلاعات گوناگون) وچه عرضی(پیوند زدن میان دانش ها درشاخه های گوناگون) گسترش دهند.
4- ازگفتن یک تعریف کلیشه ای ازمفهوم،قانون یاواژه ای فراتربروند وجامع تر یادبگیرندویادآوری بهتری نیز داشته باشند.
مفهوم سازی چگونه انجام می شود ؟ مفهوم سازی بادادن فرصت هایی به یادگیرندگان برای کشف ایده ها ؛ ازراه پیونددادن و بررسی وابستگی میان نمونه ها،مثال ها وبخش های گوناگون اطلاعات ودانستنی های دراختیاراست . این روش به یادگیرندگان کمک خواهدکرد تا : توانائی خودرادر به یادآوری و تمیز میان اندیشه های کلیدی گسترش دهند و آن را پالایش کنند ، همانندی ها راببیند ووابستگی ها را بشناسند ، مفهوم سازی کنند و به سازمان دهی مفاهیم گوناگون بپردازند ، چگونگی سازمان دهی دانستنی ها را توضیح دهند و با نشان دادن شواهد ازسازمان دهی انجام شده دفاع کنند .
هدف از این گونه مفهوم سازی چیست ؟ دراین روش آموزشی؛ یادگیرندگان با داده هاواطلاعاتی در پیوند بایک مفهوم ویژه روبرو می شوند . این داده ها شاید ازسوی آموزگار یا خود یادگیرنده فراهم شود . یادگیرندگان برای دسته بندی یا گروه بندی این دانستنی ها و برگزیدن نام توصیفی برای گروه بندیشان برانگیخته می شوند . آنان با جفت وجورکردن نمونه ها با نام های گروهی آن ها و آوردن برهان ودلیل ؛ برداشتشان را از این مفهوم نشان می دهند . کلاس های درسی آموزش ودریافت مفهوم می تواند ازانگیزش بالایی برخوردارباشد ؛ زیرا یادگیرندگان فرصت های بسیاری برای همکاری پویا در راستای یادگیریشان خواهند داشت.بیش از آن ؛ فرایند یادشده به یادگیرندگان کمک می کند تاهمان گونه که اطلاعات دریافتی ازجلسات آموزشی و زمینه های دیگریادگیری رابه روش های نودست کاری وسازمان دهی می کنند، برداشت نویی از جهان پیرامونشان داشته باشند .
چگونگی آموزش الگوی دریافت مفهوم : پردازش وساخت مفهوم نیاز دارد تا یادگیرنده بداند که برخی از چیزها ورویدادها به یکدیگر وابسته اند و دیگر چیزها ورویدادهای جدا از آن ها با آن مفاهیم وابستگی ندارند .
گام های آموزش بر پایه الگوی دریافت مفهوم : این گام ها بدین گونه وپشت سرهم انجام خواهندشد:
1-گزینش وتعریف مفهوم 2-شناسایی ویژگی های آن مفهوم 3- نمایش نمونه های درست ونادرست مفهوم (مثال های مثبت ومنفی) 4-آشنانمودن یادگیرندگان با فرایندهاوروش های انجام کار 5-نشان دادن نمونه های درست و فهرست ویژگی ها 6- گسترش تعریف مفهوم . 7- پیشنهاد نمونه های بیشتر. 8- گفتگودرموردفرایندهاوروش های کاربایادگیرندگان درموردنمونه های تازه . 9-ارزشیابی .
آموزش معانی واژه های وابسته به مفهوم - چگونگی گزینش وآموزش اصطلاحات :
یکم : بهترین راه یادگیری معنی یک واژه گسترش مفهومی آن است . این رویکرد بریادگیری ریشه ای وعمیق دربرابریادگیری و فهم سطحی پافشاری می کند . مفاهیم موجودمی توانند پایه واساسی برای دستیابی به مفاهیم تازه، به کاربرده شوند. برای نمونه ؛ دانش آموزی که معنی واژه اسب را می داند ، می تواند مفهوم واژه تازه تک شاخ را به آن پیوند زده و این مفهوم را بفهمد .
دوم : معنی یک واژه بایددرزمینه ای ویژه آموخته شود. جایگاه زمینه ای یک واژه ؛ سرنخ هایی رابه یادگیرنده دردریافت معانی آن واژه خواهد داد .آموزش دهنده بایدنمونه هاومثال هایی ازکاربرددرست واژه رابه یادگیرندگان نشان دهد وآنان نیزبایدفرصت هایی برای به کاربردن آن واژه داشته باشند .
سوم : آموزش واژگان بایدبرپایه معانی و نمونه های ساخته شده ازسوی یادگیرنده پایه گذاری شود . درگیری و همکاری یادگیرنده در شخصی سازی مفهوم ؛ فهم و حافظه وی راافزایش خواهدداد . برپایه این گفتار زمانی که یادگیرندگان ازتجربه ودانش شخصی خود برای شناساندن وتعریف واژه ها بهره می برند ؛ بهتریاد می گیرند . این واژه ها برای نامیدن وبرچسب دادن به مفاهیم به کارمی رود و یادگیرندگان باگردآوری آن ها ؛ واژگان وتجربیاتشان را گسترش می دهند .
چهارم:بیشتر؛آن واژه هاواصطلاحاتی که کاربردی هستندآموزش داده شود.آموزش واژگان کاربردی یاواژه های وابسته به یک موضوع؛دریادگیری بهترواژه های پیوندی سودمنداست.یادگیرندگان بایدچگونگی تصویرسازی واژه های موردنیاز دریادگیری را نیزبیاموزند.
پنجم:یادگیرندگان بایدمهارت های بهره گیری ازراهنماهای زمینه ای وتحلیل ساختاری مانند،پیشوندها؛پسوندها؛ریشه واژه ها را یادبگیرند.
ششم : یادگیرندگان بایدبا بهره گیری از فرهنگ واژگان عمومی وتخصصی ؛ برداشت وفهم خویش رااز معانی واژه هایی که توان تصویرسازی آن را ازراه تجربه و تحلیل ساختاری یازمینه ای ندارند،گسترش دهند . چه واژه های آسان که شایدچندتامعنی داشته باشد و نیزواژه های پیچیده که یادگیرنده معانی آن هارانمی داند .